زهراجون من اومد با شادی و شور اومد
گلکم اینجا پارک شادی یزده وتو حسابی دلتنگ بابایی با خاله اطهر ومامانش و مامان جون اومدیم تا بازی کنی و حال و هوات عوض شه.نینی هنوز دنیا نیومده ما فردا برمیگردیم خونه عزیزم ما الان یزدیم و منتظریم که نی نی به دنیا بیاد عزیز دلم نی نی دایی صالح داره به دنیا میاد من و شما هم داریم وسیله هامون رو جمع میکنیم تا فردا با قطار بریم یزد بابا هم میره نمایشگاه لوازم کشاورزی شیراز وای که چقدر کار داریم ...
نویسنده :
مامان جون
14:37